به گزارش سایت رسمی فوتبال برتر؛ امیر عابدینی درباره استعفای درویش و اینکه هیات مدیره پرسپولیس در این خصوص چه تصمیمی باید بگیرد؟ اظهار کرد: الان نمیدانم مصوبهای که تدوین شده تا استعفای درویش را بپذیرند توسط هیات مدیره انجام میشود یا رییس مجمع بانک. اگر بر اساس اساسنامه از اختیارات هیات مدیره است که استعفای او را قبول یا عزل و نصب کند سوال من از هیات مدیره این است که آیا عملکرد خودشان را یک بار ارزیابی و بررسی کردهاند؟ آیا در کل مدیرعامل مقصر بوده است؟ هیات مدیره مدیرعامل را منصوب میکند یا خیر؟ نقش هیات مدیره در مدیریت چقدر بوده است؟
او افزود: مدیرعامل مجری است اگر خلاف کند و هیات مدیره سکوت کند مقصر است. اگر مدیرعامل بر اساس ارزیابی برداشته شود آیا کار خود هیات مدیره ارزیابی شده است؟ آیا کسانی که هیات مدیره را نقد میکنند موفق هستند؟ من نمیتوانم دخالت کنم که معیارِ سیستم بانکی یا تشکیلاتی که پشت باشگاه پرسپولیس و استقلال هستند بر اساس یک اساسنامه عزل، نصب یا استعفا را میپذیرند. در این جا ارزیابی براساس چه معیاری صورت میگیرد؟ آیا در ارزیابی فنی تنها مدیریت مشکل داشته یا هیات مدیره هم مشکل داشته است؟ بنابراین هیات مدیره ابتدا باید کار خود را مورد ارزیابی قرار دهد. سپس ببینند چه اختیاراتی به مدیرعامل دادهاند که نتوانستند کنترل کنند. اختیارات هیات مدیره نباید تفویض شود.
مدیرعامل پیشین پرسپولیس خاطرنشان کرد: در باشگاهداری معیارها در عزل و نصبها فرق میکند. اینجا شرکت نیست، تعاریف شرکت مشخص است. شما کارنامه ای دارید که هر روز توسط مردم ورق زده میشود. شاید شما برای تیم گریه نکنید اما هوادار برای تیمش گریه میکند. شما حاضر نیستید زیر برف و باران استادیوم بروید تا بازی پرسپولیس را ببینید اما برای هوادار فرقی نمیکند و تمام زندگیاش برای هویت باشگاهداری وقف میشود.
عابدینی ادامه داد: برای هوادار باید کار کرد، طرح توسعه داشته باشیم و رشد و آگاهی را تعریف کنیم. اگر این کارها را انجام نداده باشیم ابتدا باید خودمان را زیر سوال ببریم و سپس قالب تعریفها را مشخض کنیم. اگر عنوانها و تخصصها مهم است به عنوان مثال کسی که دکترا دارد نسبت به کسی که مهندس است ارجحیت داشته باشد و باید ببینیم آیا بافت فکری و کاری او در قالب مدیریت و باشگاه پاسخگو است؟ باشگاهداری میکنیم یا تیمداری؟ چه زمانی میخواهیم به سراغ باشگاهداری برویم؟ اگر به سمت باشگاهداری می رویم پتانسیل مدیر فرق میکند. آیا هر کسی میتواند باشگاهداری کند؟ شرایط روزمرگی باشگاه را نباید به کارها و برنامههای درازمدت و توسعه اقتصادی گره بزنیم.
او تاکید کرد: همیشه بانکها میخواهند پول تزریق کنند و نمیخواهند فوتبال را خودکفا کنند.
عابدینی در پاسخ به این پرسش که به نظر او رویکرد هیات مدیره باید چگونه باشد؟ آیا باید سرپرست بگذارند و اجازه دهند که فصل تمام شود - که در این صورت امکان دارد نقل و انتقالات را از دست بدهند - یا از همین حالا مدیرعامل جدید را انتخاب کنند؟ اظهار کرد: ابتدا سرپرست میگذارند و بعد از مدتی او را به عنوان مدیرعامل معرفی میکنند چون مهدی احمدی تصمیمگیر است و او نیز به اینانلو نظر مثبت دارد، بعید میدانم که ۶ ماه دیگر سر همین جا نباشیم که امروز هستیم. ۶ ماه دیگر دوباره به همین جا برمیگردیم. چرا استقلال الان به ثبات نمیرسد؟ واقعا الان استقلال در شرایط خوبی قرار دارد و من نباید در استقلال دخالتی کنم اما امیدوارم تاجرنیا بتواند موفق عمل کند و هندل کند تا سیستم را جمع کند.
مدیرعامل پیشین پرسپولیس خاطرنشان کرد: اعتقاد دارم که با روزمرگی تصمیم میگیریم و نمیگوییم که این فرد به خاطر این شاخصها میتواند در پرسپولیس مدیریت کند و در هر شرایطی از او حفاظت میکنیم. شرطمان نیز این باشد که فردی سالم، سازنده، مدیر و مورد اعتماد مردم باشد. مردم را باور داشته باشد، به هوادار بها دهد و فوتبال را درک کند؛ در این صورت میتواند کار کند. اگر چنین مدیری در پرسپولیس حضور داشته باشد باید از او حمایت کرد. بدون شک اگر چنین مدیری را در راس پرسپولیس قرار دهند من رایگان مشاور او میشوم و کمکش میکنم.
عابدینی اظهار کرد: نباید قسم بخوریم که مدیرعامل پرسپولیس حتما از بانک یا شورای شهر باشد یا فردی باشد که شهردار یا دکتر احمدی محافظ او باشد. باید شاخصهایی را مشخص کنیم و بگوییم باید بر اساس اینها به او نمره داد و آن کسی که بهترین نمره را داشته باشد مدیر شود. میتوانند از نظر پیشکسوتان پرسپولیس از جمله من، علی دایی، کریم باقری و ... هم استفاده کنند. باشگاه یک هیات مدیره هویتی نیز بیرون از باشگاه دارد که دلسوز هستند. باید از نظر آنها نیز برای مدیریت پرسپولیس استفاده کرد.
او در پایان گفت: جامعه فوتبال به پیکره اجتماع وصل است یعنی هرم جمعیتی آن از ۵ سال شروع میشود تا ۸۰ سال. برای چنین جمعیتی نمیتوان تصمیم سبکی گرفت و باید تصمیم سنگین گرفته شود. نباید یک سال طول بکشد که مردم بخواهند بدانند چه کسی مسئول است. مردم باید احساس کنند که در این انتخاب و انتصاب نقش دارند. در کجا مردم نقش دارند؟ در جایی که با احساسات و عواطف آنها برخورد منفی صورت نگیرد و باور آنها نسبت به آن فرد به درستی جواب دهد. مردم بلد هستند و یکدفعه به یک فردی میگویند حیا کن و رها کن! در حالی که او همان فردی بوده که برایش سینه چاک میکردند. مردم اگر اشتباه کنند از اشتباه خود برمیگردند. ما یاد گرفتیم که اشتباه کنیم و پای آن میایستیم و همواره تصمیمات درست خود را فدای تمناهای وجودی خود میکنیم.
تا کنون نظری ثبت نشده است!